آیهان و تدریس حرف(ن)
سلام قندعسلم ۹۸/۹/۱۳ چهارشنبه_جان
پسرکم امروز باهات افتخار کردم.
امروز حرف (ن)رو تو کلاس تدریس کردی با تمام قدرت و اعتماد بنفس من چقد به خود بالیدم برای داشتنت😍
امروز جلوی همکلاستیات و ۲تا مدیر مدرسه(خانم عطری و آقای رضایی) و مدیر بزرگ مدرسه(مهندس یحیوی)و معلم مهربونت خانم شیری عزیز به خوبی تدریس کردی و من پشت در کلاس از استرس هلاک شدم😅😥
خانم مبصری معاون مدرسه بهم میخندید میگفت آیهان داره راحت تدریس میکنه اونوقت شما اینجا دارین لیتر لیتر عرق میکنین🤣🤣🤣باور کن وقتی رفتم کنکور تا این حد استرس نداشتم.
وقتی تدریس تموم شد و خانم عطری اومدن بیرون گفتن آیهان عالی بود انگار دنیارو بهم دادن😍😊
ماشاالله هزار ماشاالله به گل پسرم.
الهی که از چشم بد به دور باشی.من هر لحظه باهات افتخار میکنم😘😘
برا تدریست تخته رو با کاردستیهایی که درس کرده بودم روز قبلش تزئین کرده بودم بعد اینکه مدرسه تعطیل شده بود تا برا تدریست آماده باشه.
دوستت فرزان و مامانشم موقع تزئین کنارمون بودن😊
از تدریس فقط چند تا عکس دارم ازبس استرس داشتم نتونستم عکس بگیرم ولی خانم شیری کلا فیلم گرفته و چند تا عکس گرفته برات میذارم.
برات کلاه آشپزی و پیشبند نانوایی دوخته بودم کلا لباس و کفش سفید تنت کردم مثل آقای نانوا بشی👨🍳دوستات وقتی دیدنت کلی ذوق کردن.مدیر و معاونم باهات عکس گرفتن خیلی خوششون اومده بود😊
و اینکه برا همه دیشب تا نصف شب بیدار بودم نون پختم از نوع زنجبیلی😋
بسته بندی کردم و بعد تدریس از همه پذیرایی کردی.
برا همه بچهها کلاه آشپزی درس کرده بودم👨🍳
فیلمم نگه میدارم بعد که ان شاءالله بزرگ شدی نگاه میکنی😚😚😚
همیشه بدرخشی نفس مامان🤗
قندعسل من تا این لحظه ۶سالو ۵ماهو ۲۱روزه هست👦